چشم زخم

ساخت وبلاگ

 

                 

 

( آیه؛ چشم زخم)

بسم الله الرحمن الرحیم

« وَ إِنْ يَكادُ الَّذينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ  وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمينَ ؛ و كافران چون قرآن را شنيدند، نزديك بود تو را با چشمانشان بلغزانند [و از پاى درآورند] و مى‏گويند: بى‏ترديد او ديوانه است!  در حالى كه قرآن جز مايه تذكر و پند براى جهانيان نيست.»
 قلم/۵۱ و ۵۲

تفسیر نمونه؛

در تفسير اين آيه نظرات گوناگونى داده‏اند:
1- بسيارى از مفسران گفته‏اند: منظور اين است كه دشمنان به هنگامى كه آيات با عظمت قرآن را از تو مى‏شنوند، به قدرى خشمگين و ناراحت مى‏شوند، و با عداوت به تو نگاه مى‏كنند كه گويى مى‏خواهند تو را با چشمهاى خود بر زمين افكنند و نابود كنند! و در توضيح اين معنى جمعى افزوده‏اند كه آنها مى‏خواهند از طريق چشم زدن كه بسيارى از مردم به آن عقيده دارند و مى‏گويند در بعضى از چشمها اثر مرموزى نهفته است كه با يك نگاه مخصوص ممكن است طرف را بيمار يا هلاك كند، تو را از بين ببرند.
2- بعضى ديگر گفته‏اند كه اين كنايه از نگاههاى بسيار غضب‏آلود است مثل اينكه مى‏گوئيم فلان كس آن چنان بد به من نگاه كرد كه گويى مى‏خواست مرا با نگاهش بخورد يا بكشد! 3- تفسير ديگرى براى اين آيه به نظر مى‏رسد كه شايد از تفسيرهاى بالا نزديكتر باشد و آن اينكه قرآن مى‏خواهد تضاد عجيبى را كه در ميان گفته‏هاى دشمنان اسلام وجود داشت با اين بيان ظاهر سازد و آن اينكه: آنها وقتى آيات قرآن را مى‏شنوند آن قدر مجذوب مى‏شوند و در برابر آن اعجاب مى‏كنند كه مى‏خواهند تو را چشم بزنند (زيرا چشم زدن معمولا در برابر امورى است كه بسيار اعجاب‏انگيز مى‏باشد) اما در عين حال مى‏گويند: تو ديوانه‏اى، و اين راستى شگفت‏آور است، ديوانه و پريشان گويى كجا و اين آيات اعجاب‏انگيز جذاب و پرنفوذ كجا؟.
اين سبك مغزان نمى‏دانند چه مى‏گويند و چه نسبتهاى ضد و نقيضى به تو مى‏دهند؟
به هر حال در اينكه آيا چشم زخم از نظر اسلامى و از نظر علوم روز واقعيت دارد يا نه؟ در بحث نكات به خواست خدا سخن خواهيم گفت و سرانجام در آخرين آيه مى‏افزايد:" اين قرآن چيزى جز مايه بيدارى و تذكر براى جهانيان نيست" (وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ‏).
معارفش روشنگر، انذارهايش آگاه كننده، مثالهايش پرمعنى، تشويقها و بشارتهايش روحپرور، و در مجموع مايه، بيدارى خفتگان و يادآورى غافلان است، با اين حال چگونه مى‏توان نسبت جنون به آورنده آن داد؟
مطابق اين تفسير" ذكر" (بر وزن فكر) در اينجا به معنى" يادآورى" است، ولى بعضى از مفسران آن را به معنى" شرف" تفسير كرده‏اند، و گفته‏اند اين قرآن شرافتى است براى تمام جهانيان، شبيه چيزى كه در آيه 44 سوره زخرف آمده كه مى‏فرمايد: وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ‏" قرآن مايه شرف و آبرو براى تو و قوم تو است" ولى همانگونه كه در ذيل آيه مزبور نيز گفتيم" ذكر" در آنجا هم به معنى يادآورى و آگاهى‏بخشى است، و اصولا يكى از نامهاى قرآن مجيد همان" ذكر" است، بنا بر اين تفسير اول صحيحتر به نظر مى‏رسد.

نكته: آيا چشم زدن واقعيت دارد؟
بسيارى از مردم معتقدند در بعضى از چشمها اثر مخصوصى است كه وقتى از روى اعجاب به چيزى بنگرند ممكن است آن را از بين ببرد، يا درهم بشكند، و اگر انسان است بيمار يا ديوانه كند.
اين مساله از نظر عقلى امر محالى نيست، چه اينكه بسيارى از دانشمندان امروز معتقدند در بعضى از چشمها نيروى مغناطيسى خاصى نهفته شده كه كارايى زيادى دارد، حتى با تمرين و ممارست مى‏توان آن را پرورش داد، خواب مغناطيسى از طريق همين نيروى مغناطيسى چشمها است.
در دنيايى كه" اشعه ليزر" كه شعاعى است نامرئى مى‏تواند كارى كند كه از هيچ سلاح مخربى ساخته نيست پذيرش وجود نيرويى در بعضى از چشمها كه از طريق امواج مخصوص در طرف مقابل اثر بگذارد چيز عجيبى نخواهد بود.
بسيارى نقل مى‏كنند كه با چشم خود افرادى را ديده‏اند كه داراى اين نيروى مرموز چشم بوده‏اند، و افراد يا حيوانات يا اشيايى را از طريق چشم زدن از كار انداخته‏اند.
لذا نه تنها نبايد اصرارى در انكار اين امور داشت بايد امكان وجود آن را از نظر عقل و علم پذيرفت.
در روايات اسلامى نيز تعبيرات مختلفى ديده مى‏شود كه وجود چنين امرى را اجمالا تاييد مى‏كند.
در حديثى مى‏خوانيم كه" اسماء بنت عميس" خدمت پيامبر ص عرض كرد: گاه به فرزندان جعفر چشم مى‏زنند، آيا" رقيه" اى براى آنها بگيرم (منظور از" رقيه" دعاهايى است كه مى‏نويسند و افراد براى جلوگيرى از چشم زخم با خود نگهميدارند و آن را تعويذ نيز مى‏گويند).
پيامبر ص فرمود:
نعم، فلو كان شى‏ء يسبق القدر لسبقه العين‏" آرى، مانعى ندارد، اگر چيزى مى‏توانست بر قضا و قدر پيشى گيرد
چشم زدن بود"!.

و در حديث ديگرى آمده است كه امير مؤمنان ع فرمود: پيامبر براى امام حسن و امام حسين" رقيه" گرفت، و اين دعا را خواند:
اعيذكما بكلمات التامة و اسماء اللَّه الحسنى كلها عامة، من شر السامة و الهامة،
و من شر كل عين لامة، و من شر حاسد اذا حسد :" شما را به تمام كلمات و اسماء حسناى خداوند از شر مرگ و حيوانات موذى، و هر چشم بد، و حسود آن گاه كه حسد ورزد مى‏سپارم، سپس پيامبر ص نگاهى به ما كرد و
فرمود:" اينچنين حضرت ابراهيم براى اسماعيل و اسحاق تعويذ نمود"در نهج البلاغه نيز آمده است‏العين حق و الرقى حق‏:" چشم زخم حق است و توسل به دعا براى دفع آن نيز حق است"
ذكر اين نكته لازم است كه هيچ مانعى ندارد اين دعاها و توسلها به فرمان خداوند جلو تاثير نيروى مرموز مغناطيسى چشمها را بگيرد همانگونه كه دعاها در بسيارى از عوامل مخرب ديگر اثر مى‏گذارد و آنها را به فرمان خدا خنثى مى‏كند.
اين نيز لازم به يادآورى است كه قبول تاثير چشم زخم به طور اجمال به اين معنى نيست كه به كارهاى خرافى و اعمال عوامانه در اينگونه موارد پناه برده شود كه هم بر خلاف دستورات شرع است، و هم سبب شك و ترديد افراد ناآگاه در اصل موضوع است، همانگونه كه آلوده شدن بسيارى از حقايق با خرافات اين تاثير نامطلوب را در اذهان گذارده است.
خداوندا! ما را در پناه خودت از شر اشرار، و مكائد دشمنان محفوظ دار.
پروردگارا! استقامت و صبرى مرحمت كن كه در پرتو آن بتوانيم رضاى تو را جلب كنيم.


موضوعات مرتبط: نمی از یمی ( نکاتی از آیات قرآن)

بینات...
ما را در سایت بینات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bayyenat110o بازدید : 146 تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1396 ساعت: 22:23